سير نگارشهاي علوم قرآني در قرن چهارم

پدیدآورمحمدعلی مهدوی‎راد

نشریهسیر نگارشهای علوم قرآنی

تاریخ انتشار1388/02/06

منبع مقاله

share 2008 بازدید
سير نگارشهاي علوم قرآني در قرن چهارم

محمد علي مهدوي راد

قرن چهارم قرن شكوفايي دانش است، در اين قرن انديشه‌ها، فكرها درحوزه فرهنگ اسلامي رشد شايسته‌اي داشته و آثار بسياري در ابعاد مختلف فرهنگ اسلامي نگاشته شده است. در اين قرن بايد از محمد بن يزيد واسطي (م 306) ياد كرد؛‌كه كتاب « اعجاز القرآن في نظمه و تأليفه » را نگاشت.[1] اين كتاب از اولين آثاري است كه اين عنوان را بر خود دارد . عبدالقادر جرجاني بر اين كتاب دو شرح نوشته است . كه پس از اين از آنها ياد خواهيم كرد. ابوعلي حسن‌بن نصر طوسي مشهور به « كُردُش» (م 312) از عالمان و محدثان آنروزگار كتابي نوشت با عنوان « نظم القرآن».[2] در اين قرن از جمله از اثر بزرگي ياد شده است با عنوان « الحاوي في علوم القرآن» بخامه محمد بن مرزبان محولي (م 309). ابن نديم از اين كتاب ياد كرده و آنرا 27 جزء دانسته است[3].
دكتر صبحي صالح اين كتاب را اولين اثر دانسته است كه با نام صريح « علوم قرآن» نگاشته شده، و بدين موضوع پرداخته است.[4]اما به پندار ما اين سخن استوار نمي‌نمايد. پيشتر يادآوري كرديم كه پشتيبان غالباً چون « علوم قرآن» مي‌گفتند از آن « دانشهاي قرآن» را مراد مي‌كردند و نه « دانشهاي درباره قرآن» را. از اين روي سخن دكتر ضياء‌الدين عتر درست مي‌نمايد كه درباره اين كتاب نوشته است:‌
« با توجه به وصعت كتاب و پيشينه تاريخي آن كه در آن روزگار بحث از « علوم قرآن» با مفهوم مصطلح بگستردگي معمول نبوده است، اين كتاب نيز ظاهراً تفسير قرآن است و نه كتابي در علوم قرآن[5]».
محمد بن خلف بن حيان(م 306) از قاضيان و عالمان آن روزگار و از آشنايان به وقايع و تاريخ كتابي پرداخت با عنوان «عدد آي القرآن »[6].
« آورده‌اند كه از ابوبكر احمدبن مجاهد خواستند تا كتابي درباره عدد ‌آيات قرآن بنگارد او گفت:‌كتاب وكيع در اين باره ما را بسنده است [7]».
حسن بن موسي نوبختي (م 310 ) از متكلمان زبردست و عالمان بزرگ خاندان عظيم نوبختي ،‌كتابي پرداخته است با عنوان « التنزيه و ذكر متشابه القرآن». رجالي بزرگ شيعه ابوالعباس نجاشي آثار وي را گزارش كرده و از جمله از اين كتاب ياد كرده است، نگريستن به عناوين كتابهاي وي نشانگر مرزباني و سختكوشي آن بزرگوار از تفكر شيعي است[8].
ابوبكر عبدالله بن سليمان سجستاني (م 316 ) از محدثان و قران پژوهشان اين قرن است . كتابهاي : « المصاحف»، « الناسخ و المنسوخ»، « رساله في القراآت» ،‌« فضائل القرآن» و « نظم القرآن» را به وي نسبت داده‌اند [9].
در اين قرن اديب بلندآوازه و شاعر چيره‌دست ابوبكر محمدبن الحسن ازدي مشهور به ـ ابن دريد(م 321) ـ كه آثار بسياري در موضوعات مختلف فرهنگ اسلامي نگاشته است كتابي نگاشت با عنوان ط غريب القرآن». از اين كتاب ابن نديم و ياقوت ياد كرده‌اند. ياقوت تصريح كرده است كه وي اين كتاب را به پايان‌نرسانده است[10].
ابوزيد احمد بن سهل بلخي (م 322) از متكلمان زبردست و عالمان بزرگ اين قرن، كه او را به عمق نظر، گستردگي دانش، و توانمندي در سخن ستوده‌اند كتابهايي در علوم قرآني رقم زد. « غريب القرآن» كه از آن به « ما أغلق من غريب القرآن» نيز ياد‌كرده‌اند،‌« الحروف المقطعه في اوائل السور»، « نظم القرآن»، « قوارع القرآن»[11] از جمله كتابهاي علوم قرآني او است. در ضمن آثار بلخي از كتابي ياد شده است با عنوان « البحث عن التأويلات » اين كتاب كه مورد ستايش عالمان قرار گرفته است نيز گويا در همين زمينه بوده است. در الفهرست آمده است:
« از ابوزيد نقل كرده‌اند كه چون كتاب « البحث عن كيفية التأويلات» را به حسين علي مروروذي كه از قرمطيان بود خواندم،‌با اينكه با من پيوند ديرينه داشت از من گسست . قرمطيان اهل تأويلهاي شگفتند و در آيات الهي به تأويلهاي غريبي باور دارند واين نقل تا حدودي مي‌تواند نشانگر چگونگي محتوي كتاب، و جريانهاي فرهنگي آن روزگار باشد.»
در زندگاني او آورده‌اند كه : قرآن را از آنچه بدان نسبت مي‌دهند مي‌پيراست و در تفسير و تأويل آن جز بر ظاهر مستفيض استناد نمي‌جسته است[12].
به محمد بن علي شلمعاني، مشهور به « ابن عزائر» از عالمان اين قرن ،‌كتابي نسبت داده شده است با عنوان « نظم القرآن»[13]. ابوبكر احمد‌بن علي مشهور به «ابن اخشيد»(م 326) از بزرگان و متكلمان معتزله كه وي را لقب « شيخ المعتزله » داده‌اند، و آثار و نگاشته‌هايش را ستوده‌اند[14]، در علوم قرآني كتابهاي «نقل القرآن» و « نظم القرآن» را نگاشت[15].
ابوبكر محمد‌بن قاسم بن بشار الأنباري نحوي (م 328) در علوم قرآني كتابهاي «‌الهاءات في كتاب الله»، « الرد علي من خالف مصحف عثمان»، « المشكل في معاني القرآن»، « ايضاح الوقف و الأبتداء‌في القرآن الكريم » و « عجائب علوم القرآن»[16] را نگاشت . كتاب « ايضاح الوقف ...» در دو مجلد چاپ شده است[17] با مقدمه‌‌اي بسيار سودمند درباره كتاب،‌مؤلف و شيوه تحقيق آن. و نيز فهارس فني و كارآمد. از كتاب « عجائب علوم القرآن» آقاي صبحي صالح نسخه‌اي نشان داده و گفته است كه :‌
« در آن كتاب درباره فضائل قرآن، كتابت مصاحف، چگونگي نزول قرآن و مسئله « احرف سبعه» عدد سوره‌ها و آيه‌ها و كلمات قرآن سخن رفته است[18]»
بيفزاييم كه گويا اين كتاب اولين اثري است كه با عنوان « علوم قرآن» به موضوعات علوم قرآني پرداخته است.
ابوبكر محمد‌بن عزيز سجستاني (م 330) « غريب القرآن» را نگاشت و طرحي نو در نگارش آن درانداخت. او آيات را بر أتساس حروف الفبا شكل داد و 15 سال در تنقيح و تكميل آن كوشيد. سيوطي مي‌گويند:
« غريب القرآن را به نيكويي نگاشت،‌او در پانزده سال بر استادش ابن انباري نگاشته‌هايش را مي‌خواند و تصحيح مي‌كرد[19]»
غريب القرآن با تحقيق و تعليق و بگونه‌هاي مختلف چاپ شده است . بهترين چاپ آن،‌به تحقيق دكتر يوسف مرعشلي است با مقدمه‌اي سودمند كه به سال 1410 نشر يافته است[20].
آقاي دكتر صبحي صالح در ضمن شمارش آثار علوم قرآني از كتابي ياد مي‌كند با عنوان « المختزن في علوم القرآنظ نگاشته ابوالحسن علي بن اسماعيل بن اسحق (مشهور به ابوالحن اشعري ) پيشواي اشاعره[21]. ولي ظاهراً اين كتاب تفسيري بوده است بسيار گسترده اما ناتمام از ابوالحسن اشعري. ابن فرحون نوشته است:
«او كتابي دارد با عنوان « المختزن في علوم القرآن» كه براستي كتابي است بزرگ و تا سوره كهف نگاشته است در صد جزء و يا بيشتر [22]».
ابوجعفر احمد بن محمد بن نحاس (م 338) از اديبان و نحويان بزرگ قرن چهارم كتابهاي « اعراب القرآن»، « معاني القرآن» و « الناسخ و المنسوخ» را نگاشت . اعراب القرآن نحاس از آثار مهم اين موضوع است. اعراب القرآن با تحقيق شايسته و مقدمه سودمند آقاي دكتر زهير غازي زاهد منتشر شده است [23]. به أبوعبدالله محمد بن ابراهيم ـ معروف به أبي زينب ـ نعماني (م حدود 350) كتابي نسبت داده شده است با عنوان « صنوف آيات القرآن ». مجموعه اين رساله را علامه مجلسي (ره) در بحارالانوار (ج 98 ، 90 ـ 1) آورده است. اين مجموعه با عنوان « رسالة المحكم و المتشابه » و با انتساب به سيد مرتضي (ره) نيز جداگانه نشر يافته است كه قطعاً اين انتساب درست نيست. آيا رساله « صنوف آيات القرآن» از نعماني است؟ آيا اين مجموعه همان رساله « ناسخ القرآن و منسوخه و محكمه و متشابه» سعدبن عبدالله اشعري است؟ كه بخشي از آن را علامه مجلسي نقل كرده است و پيشتر از آن ياد كريم پاسخ هيچكدام از اين سئوالها را قاطعانه نمي‌شود داد. بهر حال انتساب آن به نعماني نيز چندان روشن نيست[24].
به ، محمد بن علي بن محمد كرجي (م 360) كتابي با عنوان « نكت القرآن الداله علي البيان،‌في انواع العلوم و الأحكام المنبه عن اختلاف الأنام » نسبت داده شده است . [25] آقاي صبحي صالح كه از اين اثر ياد كرده، نسخه‌اي از آن نيز نشان داده است.
ابوعبدالله احمد بن محمد بن سيار (م 368 ) در اين قرن « ثواب القرآن»، « التنزيل و التحريف» را نگاشت. از اين كتاب با عنوان « القراآت » نيز ياد شده است [26] . وي از غاليان و تحريفگران بوده است. رجاليان وي را به فساد در مذهب،‌آميخته‌سازي صحيح و سقيم،‌نااستواري درنقل و ضعف در نقل حديث نسبت داده‌اند اين كتاب از جمله منابع مرحوم ميرزا حسين نوري در كتاب بي‌پايه « فصل الخطاب » است [27] .
حسن بن احمد بن عبدالغفار(م 377) از عالمان، اديبان و چهره‌هاي برجسته اين قرن و مشهور به « ابوعلي فارسي» كتاب « الحجه للقراء السبعه» را نگاشت . أبوعلي در « فسا» از مادر بزاد و در بغداد زندگي را بدرود گفت. او از چهره‌هاي منور سلسله اديبان و عالمان شيعي است[28].
« الحجه ...» را در عرضه ،‌بررسي و توجيه قرائتها بهترين و استوارترين كتاب دانسته‌اند. « الحجه ...» بارها چاپ شده است،‌چاپ محقق و ارجمند سودمندي از آن را دكتر بدرالدين قهوجي و بشير جويجاني نشر داده‌اند[29].
اين چاپ را دو تن از محققان عرب آقايان عبدالعزيز رباح، احمد يوسف دقاق مراجعه كرده و در تدقيق و استوارسازي متن آن كوشيده‌اند . آقاي دقاق مقدمه‌اي سودمند نگاشته و در ضمن آن از موضوع كتاب وزندگاني و شخصيت علمي ابوعلي سخن گفته است . آقاي دكتر شلبي در كتابي مفرد درباره ابوعلي به اثبات تشيع وي پرداخته است. آقاي دقاق تلاش بي‌ثمري بكار بسته در اين نسبت ترديد افكند!! .
ابوالحسن علي بن عيسي رماني (م 384 ) از متكلمان چيره‌دست اعتزالي ، رساله كوچكي نگاشت با عنوان « النكت في اعجاز القرآن». ابوحيان توحيدي او را بسيار مي‌ستود . و او را در تأله ، فصاحت،‌تقوي سرآمد مي‌دانست. رماني بر برتري علي (ع) بر همگان پس از رسول‌الله(ص) باور داشت از اين روي وي را به تشيع نسبت مي‌دادند [30] در سير تاريخي نگارشهاي « اعجاز قرآن» اثر رماني شايان توجه است صادق رافعي مي‌گويد:
« رماني با نگاشتن اين رساله پس از جاحظ و واسطي سومين گام مهم را در تبيين و توضيح اعجاز قرآن برگرفت و مسئله نظم و اسلوب بياني را در پيوند با اعجاز قرآني بروشني بازگفت[31]».
رساله رماني به ضميمه دو رساله ديگر با تحقيق و تصحيح ، محمد خلف‌الله و دكتر محمد زغلول سلام نشر يافته است[32]. رماني تفسير بزرگي بر قرآن كريم نيز داشته است،‌اين تفسير در اختيار سيد بن طاووس (ره) بوده و از آن در سعد السعود نقل كرده است[33].
ابومحمد،‌عبدالله بن عبدالرحمن قيرواني (م 386؟) از عالمان برجسته و سرآمدان مذهب مالكي، كتابي نگاشت با عنوان « اعجاز القرآن»[34] او پيشواي مغربيان در فقه و دانش بود و آثارش معتمد فتوايي آن ديار [35].
محمد بن علي الأدفوي (م 388) را كتابي است با عنوان « الأستغناء [الأستفتاء] في علوم القرآن.» آقاي صبحي صالح از اين كتاب در ضمن كتابهاي علوم قرآني ياد كرده است[36] اما ظاهراً اين كتاب تفسير قرآن است و نه علوم قرآني، سيوطي بدان عنوان « تفسير القرآن» داده مي‌گويد:
« كتابي در تفسير قرآن دارد در صدوبيست جلد.»[37]
در مقام ديگر نوشته است:
« او كتابي پرداخت در تفسير قرآن با عنوان « الأستفناء» درصد جلد.» [38]
در ديگر منابع شرح حال نگاري نيز از آن بعنوان تفسير ياد شده است و نه كتابي در علوم قرآن[39].
ابوسليمان حمد بن محمد بن ابراهيم خطابي (م 388) از اديبان و عالمان و محدثان اين قرن رساله‌اي كوتاه پرداخت در اعجاز قرآن با عنوان « بيان اعجاز القرآن ». نگاشته خطابي اثري است قويم، او از يكسوي در آينه تاتواني عربها و بليغان آنروزگار را از مانندآوري با قرآن نشان مي‌دهد و بر آن تأكيد مي‌ورزد و آنگاه چرايي اين حقيقت را در ابعاد مختلف مي‌نماياند، و از سوي ديگر ديدگاه « صرفه» در اعجاز را به نقد مي‌كشد و آنرا در تضاد با صريح آيات الهي و از جمله آيه /88 از سوره اسراء مي‌داند[40] . خطابي در اعجاز قرآن به نكته‌اي بديع اشاره مي‌كند و تأكيد مي‌كند كه بدين نكته كسي قبل از وي نپرداخته است. و آن آهنگ تأثيرگذار و ايجاد جاذبه، حلاوت و خشوع در دلهاست. رساله خطابي در مجموعه‌اي با عنوان « ثلاث رسائل في اعجاز القرآن» كه پيشتر از آن ياد كرديم چاپ شده است[41] .
آثار باقلاني و نيز سيد رضي و برخي از عالمان كه در دهه اول قرن پنجم زندگي را بدرود گفته‌اند،‌نيز شايسته مي‌نمود كه در ميان آثار قرن چهارم ياد شود.

پی نوشت ها:

[1] الفهرست/ 220،‌طبقات المفسرين، ج/2/148
[2] الفهرست / 41، طبقات المفسرين ،‌ج /142، سير اعلام النبلاء، ج 14/278.
[3] الفهرست / 95.
[4] مباحث في علوم القرآن 124.
[5] فنون الأفنان في عيون علوم القرآن(مقدمه)/73.
[6] الوافي بالوفيات،‌ج 3/44،‌النجوم الزاهره،‌ج 3/195،‌تاريخ بغداد،‌ج 5/236.
[7] مدارك پيشين.
[8] رجال النجاشي / 64 ـ 63 و نيز بنگريد به : خاندان نوبختي / 130.
[9] الفهرست 288/،‌طبقات المفسرين،‌ج 1/ 229.
[10] الفهرست 67/، معجم الأدباء،‌ج 18/136 و نيز بنگريد به دائرة المعارف بزرگ اسلامي،‌ ج 3/506، دائرة المعارف تشيع، ج 1/319.
[11] الفهرست/153،‌معجم الأدباء، ج 3/67، طبقات المفسرين،‌ج 1/44.
[12] بنگريد به معجم الأدباء،‌ج 3/77 كه داراي نكاتي است سودمند در جايگاه بلخي در علوم قرآني و نيز به : تمدن اسلامي در قرن چهارم هجري،‌ج 1/227،‌دائرة‌المعارف بزرگ اسلامي،‌ج 5/505.
[13] رجال النجاشي /379، الذريعه، ج 24/220.
[14] سير اعلام النبلاء، ج 15/217،‌الوافي بالوفيات، ج 7/216.
[15] الفهرست /41 و 221 ،‌سير اعلام نبلاء، ج 15/218.
[16] در « التمهيد في علوم القرآن» ج 1/9 اين كتاب به أبوالبركات عبدالرحمن بن سعيد انباري نسبت داده شده است كه درس نيست. ديگر اينكه سالمرگ ابوالبركات 328 دانسته شده است كه اينهم درست نيست وي به سال 577 زندگي را بدرون گفته و از عالمان قرن ششم است و نه چهارم.
[17] به تحقيق محيي‌الدين عبدالرحمن رمضان، 1390 . براي آثار انباري رك : الفهرست /82، الاعلام ،‌ج 6/324.
[18] مباحث في علوم القرآن/122.
[19] بغية الوعاء، ج 1/171.
[20] البرهان في علوم القرآن، ج 1/393(پانوشت) از چاپهاي متعدد آن ياد كرده است.
[21] مباحث في علوم القرآن/122.
[22] الديباج المذهب في معرفة اعيان علماء المذهب،‌ج 2/95.
[23] براي آگاهي از چگونگي محتواي اعراب القرآن بنگريد: النحو و كتب التفسير، ج 1/470 به بعد. الناسخ و المنسوخ، نيز چاپ شده است و معاني القرآن همچنان بصورت خطي باقي است بنگريد به : اعراب القرآن،‌ج 1/28.
[24] بنگريد به مقاله تحقيقي « رسائلي پيرامون قرآن منسوب به اهل بيت(ع) كيهان انديشه ،‌شماره 28 /114.
[25] مباحث في علوم القرآن /122 اما در منابع شرح حال وي در ميان آثارش از اين كتاب نامي نيست. رك: سير اعلام النبلاء ، ج 16/213، الوافي بالوفيات، ج 4/114.
[26] رجال النجاشي / 80
[27] بنگريد به : معجم رجال الحديث، ج 2/282،‌الذريعه،‌ج 17/52 .
[28] بنگريد به : بغية الوعاة، ج 1/218، معجم الأدباء،‌ج 7/232، روضات الجنات، ج 3/76،‌اعيان الشيعه، ج 5/7.
[29] دارالمأمون للتراث /1404.
[30] بنگريد به : سير اعلام النبلاء ،‌ج 16/533، معجم الأدبا، ج 14/73، طبقات المفسرين، ج 1/419،‌وفيات الأعيان، ج 3/299، طبقات اعلام الشيعه(القرن الرابع)/193.
[31] اعجاز القرآن/152. در تحليل كتاب رماني بنگريد به : اعجاز القرآن البياني، بين النظرية و التطبيق، حفني محمد شرف/37،‌اثرالقرآن في تطور النقد العربي الي آخر القرن الرابع الهجري، محمد زغلول سلام /234.
[32] دارالمعارف. مصر/1387.
[33] سعد السعود/242، كتابخانه ابن طاووس و احوال و آثار او/540.
[34] معجم المفسرين ،‌ج 1/312 با عنوان « البيان في العجاز القرآن » معجم مصنفات القرآن،‌ج 1/146.
[35] الفهرست /253 ، سير اعلام النبلاء،‌ج 17/11،‌تاريخ التراث العربي، ج 1، 3/167، النجوم الزهراه،‌ج 4/200 ،‌الديباج المذهب، ج 1/427.
[36] مباحث في علوم القرآن/122 و نيز بنگريد به : التمهيد في علوم القرآن، ج 1/10.
[37] طبقات المفسرين / 112.
[38] بغية‌الوعاة،‌ج 1/189.
[39] بنگريد به : الوافي بالوفيات ،‌ج 4/17،‌طبقات المفسرين، ج 2/197، طبقات القراء، ج 2/199 و ...
[40] قل لئن اجتمعت الأنس و الجن علي أن يأتوا بمثل هذا القرآن لايأتون بمثله ...
[41] براي آگاهي ازچگونگي اين رساله بنگريد به : اعجاز القرآن بين النظريه و التطبيق/47،‌اثر القرآن في تطور النقد العربي الي آخري القرن الرابع الهجري / 250 .

مقالات مشابه

تنويع و تقسيم مباحث علوم قرآن

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهعلی‌اوسط باقری

پايان نامه ها و كتاب شناسي قرآن و امام جواد(ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهادریس جعفرزاده

نقد کتاب «رویکردی نو به مطالعه قرآن»

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهسیدمصطفی احمد‌زاده

خاورشناسان قرائت پژوه و آثار آنان

نام نشریهقرائت پژوهی

نام نویسندهحسن رضا هفتادر